قیام یا قعود؟
از واقعه ی کربلا سالیان بسیاری می گذرد لکن عظمت و شکوه آن در اذهان انسان های آزاده و حق جوی جهان هر روزه والاتر و درخشان تر می گردد.
همواره چشمان زیادی به آن گوشه از تاریخ دوخته شده تا درس های تازه تری از آن بگیرند.
بی شک برای ما و شما نیز امام حسین علیه السلام تجسم شجاعت و حق طلبی بوده و قیام و شهادت او عامل تجدید حیات و بقاء دوباره ی دین.
لیک اکنون سوال این است که آیا در جهان پرآشوب امروز تکلیف شیعیان چیست آیا موظفیم که همچون امام حسین علیه السلام در مقابل ظلم و ستم دژخیمان به قیام برخواسته و نبرد آغاز کنیم؟!
این سوالی است که پاسخ آن را مولای بزرگوارمان امام باقر علیه السلام به روشنی شرح داده اند:
زید بن على بن الحسین (ع) خدمت امام باقر (ع) رسید و نامههائى از اهل کوفه در دست داشت، مردم کوفه در این نامهها زید را به خود دعوت کرده بودند و اجتماع خود را به او گزارش داده و به او دستور شورش داده بودند.
امام باقر (ع) فرمود: این نامهها از خود آن ها شروع شده یا جواب نامههائى است که شما به آن ها نوشتهاید و آن ها را دعوت کردهاید؟
زید: بلکه خودشان شروع کردهاند زیرا حق ما را مىفهمند، مىدانند ما خاندان و خویشان رسول خدائیم و در قرآن خدا عز و جل وجوب اطاعت از ما و وجوب دوستى ما را درک مىکنند.
به چشم خود مىنگرند که ما از دست حکومت ستمکار وقت در چه تنگى و گرفتارى و بلا هستیم.
امام باقر (ع): به راستى اطاعت امام از طرف خدا عز و جل واجب است و روشى است که خدا آن را در اولین جاری کرده و در آخرین هم جارى مىکند. اطاعت در مورد یکى از ما خاندان پیغمبر واجب است ولى مودت و دوستى، نسبت به همه ی ما خاندان.
فرمان خدا براى اولیائش طبق حکمى (متصل از امامی به امام دیگر) و فرمانی قطعی و آشکار(که جداکننده ی حق و باطل است) و حتمی بودنی که بدائی در آن نیست و تقدیری که اندازه ی آن مشخص شده و موعدى معین در وقتى معلوم اجرا می شود، مبادا آن کسانى که ایمان درستى ندارند تو را از مقام حلم و بردباری و وقار به سبکی و خفت بکشانند، زیرا آن ها در برابر مشیت خدا هیچ کمکى به تو نکنند.
شتاب مکن، زیرا خدا براى شتابزدگى بندهها نمىشتابد، تو خود را از خدا پیش میانداز که بلاها تو را درمانده ساخته و به خاک هلاک اندازند.
زید در این هنگام خشمگین شد و گفت:
امام ما خاندان کسی نیست که در خانه بشیند و پرده بر در اندازد و مردم را از جهاد و مبارزه باز دارد بلکه امام ما خاندان کسى است که حوزه پیروان خود را حفظ کند و در راه خدا چنان چه باید جهاد کند و از رعیت خود دفاع کند و از حریم خویش دشمن را براند.
امام باقر (ع): اى برادر! تو خود را چنان چه وصف کردى مى دانى؟ و دلیلى از قرآن یا گفته رسول خدا و نمونه تاریخى درستى بر آن دارى؟
به راستى خداى عز و جل حلال و حرام را مقرر کرده و دستورهاى واجبى داده و مثلهائى زده و روشى نهاده و براى امامى که مسئول امر خود نموده تردیدى در انجام وظیفه لازم خود باقی نگذاشته تا قبل از وقت، به انجام دستور او مبادرت ورزد یا پیش از موعد مقرر، در راه او به جهاد و مبارزه برخیزد.
خدا عز و جل در باره شکار کردن (امرى عادى و بىاهمیت) فرموده است:
«در حال احرام شکار نکنید» (95 سوره مائده)
آیا کشتن شکار بیابان مهمتر است یا کشتن نفوس محترمِ بشر که خدا حرام کرده؟!
خدا براى هر چیزی وقتی مقرر کرده و فرموده است:
«چون از احرام در آمدید شکار کنید» (3 سوره مائده)
و فرموده است:
«شعائر خدا و ماههاى حرام را براى خود حلال نشمارید»(2 سوره مائده)
ماهها را شماره معینى دانسته و چهار از آن ها را ماه حرام مقرر ساخته و فرموده:
«تا چهار ماه در زمین آزاد بگردید و بدانید که شما خدا را درمانده نسازید»(2 سوره توبه)
سپس خدا تبارک و تعالى فرموده:
«چون ماههاى حرام سپرى شدند مشرکان را در هر جا یافتید بکشید»(5 سوره توبه) براى آن محلى مقرر کرده و فرموده است:
«عقد و نکاح را واقع نسازید تا عده مقرر به سر رسد» (235 سوره بقره)
خدا براى هر چیز موعدى مقرر کرده و براى هر موعدى کتابى و نوشتهاى دارد.
تو اگر گواه روشنى از پروردگار خود در جهاد دارى و یقین به وظیفه خود دارى و کارت پیش خودت روشن است خود دانى و گر نه پیرامون شک و شبهه مگرد و برای از میان رفتن سلطنتی که روزیش را تمام نکرده و به پایان خود نرسیده و موعد مقررش نیامده قیام نکن که اگر به پایان رسد و روزیش بریده شود و موعد مقررش برسد حکم قطعی بریده خواهد شد و نظام حق پیوسته گردد و خدا برای فرمانده دولت باطل و فرمانبرش خواری و زبونی در پی آورد.
به خدا پناه برم از رهبرى که وقت خود نشناسد (تا چه رسد به امور دیگر) و پیروى کسی را طلبد که از خودش داناتر است.
اى برادر جان! تو می خواهی آیین مردمی را زنده کنی که به آیات خدا کافر شدند و نافرمانی پیامبرش کردند و بدون رهبری خدا پیرو هوای نفس خود شدند و بدون دلیلی از جانب خدا و فرمانی از پیغمبرش، ادعای خلافت کردند.
برادر جانم تو را به خدا پناه دهم از این که فردا در کناسه کوفه به دار باشى.
سپس چشمان امام باقر (ع) جوشید، اشکش روان شد و فرمود: خدا میان ما باشد و کسانى که پرده حرمت ما را دریدند و حق ما را منکر شدند و سرّ ما را فاش کردند و ما را به غیر از جدمان منسوب کردند و در باره ما چیزى گفتند که خود در باره خود نگفتیم.
(اصول کافى- ترجمه کمرهاى/ج2/ص633)
همان گونه که ملاحظه گردید در ابتدای سخن امام علیه السلام تصریح فرمودند که امامت و ولایت امری است که انتصاب و تعیین آن را خداوند خود بر عهده گرفته است و شخصا پیشوای جامعه را تعیین می فرماید و لذا اطاعت از او در حقیقت فرمان بردن از خداوند به حساب آمده و سر باز زدن از امرش مخالفت با پروردگار، پس این فرمانبرداری بر همه ی انسان ها واجب گشته و کسی حق سرپیچی از آن را ندارد.
در ادامه ی کلام، آن حضرت برای تأکید بیشتر از مودت و دوستی سخن به میان آورده و توجه می دهند آن چه در مورد سایر افراد این خاندان به آن امر شده ایم مودت و دوستی می باشد نه اطاعت و فرمانبرداری و امر امامت تنها منحصر به یک نفر بوده و مردم موظف هستند تنها فرمان او را اطاعت کنند.
بنابراین زید یا هر کس دیگر وظیفه ی تصمیم گیری برای امر جامعه را نخواهد داشت.
آن گاه که امام با خشم و اعتراض زید رو به رو شده و به خانه نشینی و سکوت در مقابل ظلم و دفاع نکردن از رعیت خود متهم گردید چنین پاسخ دادند:
خداوند که امام را تعیین فرموده او را چنین قرار نداده که در مورد تشخیص زمان قیام و جهاد تردید نموده و آن را نشناسد، چرا که احکام و قوانین و هر آن چه را که باید بداند از پیش در قرآن کریم و علم امامت به او آموخته، سپس فرمودند حال تو اگر فرمان جداگانه ای از پروردگار گرفته ای و یقین به درستی جهاد داری خودت می دانی...
بنا بر این کلام معصوم، تکلیف و وظیفه ی هر یک از ما در قبال اوضاع و احوال زمانمان روشن می شود و فراموش نکنیم که این کلام از همان امامی است که خود و پدر بزرگوارشان در واقعه ی کربلا حاضر بودند.
برای ما نیز امروز خداوند امامی قرار داده است و خلیفه ای که در میان ما حاضر بوده و اطاعت وی بر ما واجب می باشد همان گونه که اطاعت از امام باقر علیه السلام برای زید واجب بود، اگر ما نیز در عصر امام حسین علیه السلام می زیستیم و هنگام قیام او حاضر بودیم بر ما واجب بود که راه کربلا پیش گرفته و به آن بزرگوار بپیوندیم.
لکن امروز خداوند صلاح و رستگاری ما را در پیروی و اطاعت از پیشوایی قرار داده که در جامعه حاضر و خود به اوضاع و احوال زمان آگاه و نسبت به رعیت خویش دلسوز است و یقین داشته باشیم که امروز عملکرد امام به اقتضای رضای الهی و به مصلحت بندگان اوست.
پس نه از او جای بمانیم و نه از او پیشی بگیریم.