بهار قرآن

"و پیامبر عرضه می‌دارد: پروردگارا ! قوم من قرآن را رها کردند." (1)

بر اساس آیات قرآن کریم، این شکایتی است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز قیامت از امت خویش به درگاه الهی دارد. از آنجایی که قرآن کریم، کتاب و اساسنامه زندگى فردى و اجتماعى همه مسلمانان در همه روزگاران است، بی توجهی و متروک قرار دادن آن ،جفایی بس بزرگ است که عواقب آن دامنگیر همه امت اسلامی می‌شود.

ادامه نوشته

ندبه بر امام زمان (علیه السلام)


بزرگان و دانشمندان شیعه به ویژه صاحبان قلم كه درمورد وجود حضرت مهدی كتاب نوشته اند، با بهره گیری از كلمات نورانی و روایات وارده در این باب ، برای شیعه و دوستان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) تكالیف و وظایفی را مقرر داشته اند، تكالیفی كه یك فرد شیعه باید درعصر غیبت نسبت به آنها اهتمام ورزد. یکی از این وظایف و تکالیف ندبه بر امام زمان علیه السلام است که در این نوشتار به بررسی آن می پردازیم:

 

ندبه بر امام زمان (علیه السلام)

ندبه بر حضرت مهدی علیه السلام و اظهار شوق به لقای او ، گریه و ابراز نگرانی از مفارقت ومحروم بودن از فیض حضور او ، دعا برای تعجیل فرج وظهور او ، ذكر مناقب و فضایل و اقدامات و برنامه های انقلابی و اصلاحی آن وجود مبارك و اظهار تأسف از اوضاع ناهنجار و روی كار بودن حكومتهای باطل ومستبد و روشهای بیداگرانه، سنت حسنه ای است كه همواره شیعه بر آن مداومت داشته و آن راشعار خود قرار داده و تا ظهور دولت حق و تأسیس حكومت جهانی اسلام، و آزادی و نجات تمام انسانها، این شعار برقرار بوده و روشنگر خواسته های ارزنده و با ارج و هدفهای مترقی و نجات بخش‌اسلام ‌است .

این ندبه را شیعه از امامان معصوم خود كه كار و عملشان سرمشق و پیروی از گفتار و رفتارشان (بر حسب حدیث متواتر ثقلین و احادیث دیگر) وظیفه هر مسلمانی است، آموخته اند .

پیامبر اكرم (صل الله علیه و اله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) بر حسب روایات ، كراراً ضمن آنكه از اوضاع آخر الزمان و فتنه های كه ظاهر میشود و فشار هایی كه براهل حق وارد می گردد ،خبر می دادند ، نگرانی و تأثر خود را نیز اظهار می كردند .

شیخ صدوق و شیخ طوسی (رحمه الله ) هر یك به سند خود حدیث مفصلی را از سدیر صیرفی روایت كرده اند كه در آن ، گریه و ندبه امام ششم حضرت جعفر بن محمد (علیه السلام) بر غیبت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) بیان شده است، در اینجا برای رعایت اختصار قسمتی از این حدیث را كه ارتباط با بحث ما ( ندبه ) دارد نقل می كنیم.

سدیر صیرفی می گوید: من و مفضل بن عمر و ابوبصیر و ابان بن تغلب به محضر امام صادق (علیه السلام) شرفیاب شدیم، دیدیم آن حضرت بر روی خاك نشسته و لباسی كه از مو بافته شده و طوقدار و بی گریبان بود ، پوشیده است و مانند فرزند مرده جگر سوخته گریه می كند، آثار حزن و اندوه از گونه و رخسارش آشكار و اشك كاسه چشمهایش را پر كرده بود و می فرمود:

آقای من، غیبت تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ كرده و آرامش و راحت دلم را ربوده است.

ادامه نوشته

به سوي انتظار



انتظار نيرويي است زاينده و توجهي است متعالي. نيرويي سازنده است از آن جهت كه قرار را از شخص منتظر مي گيرد و آرامش را از او مي ستاند و او را به حركت وا مي دارد و  توجهي متعالي است از آن روي كه انسان را به مسيري هدايت مي كند كه مبدا و پايه آن توحيد است. انتظار، در ماهيت خود، انسان منتظر را متوجه مبدا عالم، خداي جهان و سرچشمه همه هستيها مي كند. انسان منتظر، همواره، چشم به راه فرجي است كه به قدرت مطلقه الهي تحقق خواهد يافت. منتظران، چشم به راه «مهدي» هستند. مهدي كيست؟ بنده خدا،خليفه خدا و ولي خدا در زمين، كه به قدرت خدا زنده است و كار جهان به واسطه او به انجام مي رسد. او روزي به امر خدا، براي استقرار عدالت و نجات جامعه بشري، ظهور خواهد كرد.‏

لذا توجه در اين امر، همواره به خداي متعال است و اين بعد توحيدي انتظار و توجه به خدا و طلب فرج و گشايش از درگاه خدا، از مهمترين اصول اين اعتقاد و باور است. منتظران بايد، هميشه، متوجه درگاه كبرياي الهي باشند، و روي دل به سوي خدا كنند، و از پيشگاه لايزال، طلب فرج نمايند. اين تعليم را پيشوايان ياد كرده اند. پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد:

« بهترين اعمال امت من،انتظار رسيدن فرج است از نزد خداي عزيز و جليل »

اما افق انتظار از اين نيز فراتر است. بعد ديگر انتظار، توجه به پيامبران و مكتب پيامبران و تجديد عهد با آنان است و همچنين توجه به مقام هدايت پيامبر اكرم(ص). منتظران، چشم به راه كسي هستند كه در او صفات و آثار پيامبران گرد آمده است و هنگامي كه ظهور كند، آن آثار در او ديده خواهد شد. هركه دوست دارد آدم، شيث، نوح، ابراهيم، موسي، عيسي، داود، سليمان،و يوسف عليهم السلام و ... محمد(ص) را ببيند، مي تواند آنان را در مهدي(ع) نظاره كند.

او مي آيد تا بر آرمان پيامبران جامه عمل بپوشاند، دين خدا را  در عرصه زمين بگستراند، نداي توحيد را در همه سو منتشر سازد و عدل و داد را در جهان برپا نمايد...

اما جدا از تمامي ابعاد عقيدتي انتظار، توجه به اين نكته ضروري است كه  از اصول اساسي «انتظار» دعوت به حماسه و اقدام است. شما اگر منتظريد كه كسي بيايد ، و عدالت و داد را بگستراند، معلوم مي شود به عدالت و داد عقيده داريد؛ و هر كسي نسبت به هر چه عقيده دارد، تعهد نيز دارد. بنابراين چگونه انسان مؤمن و معتقد به عدالت و داد ، و متعهد نسبت به اجراي اين دو ، خود در ساليان عمر خويش، ساكت مي نشيند و هر ظلم و ناحقي را تحمل مي كند و آرمان اعتقادي خويش را به كناري مي نهد، تا پس از سالها و صده ها، ظهور تحقق يابد، و مصلح و موعود بيايد و عقايد و تعهدات او را تحقق بخشد؟ چگونه انسان معتقد متعهد چنين خواهد كرد؟ آنچه مصلح و ياران او در روزگار ظهور انجام خواهند داد، تكليف ايشان در آن دوران است، اما  تكليف امروز ما چيست؟ نه... سستي و سكوت پذيرفته نيست. انتظار دعوتي است به حماسه و اقدام،  هدايتي است به حركت و رفتن و اميدي است به رسيدن.

كونوا قوّامين بالقسط : بر پاي دارندگان مقتدر داد و دادگري باشيد.( سوره نسا آيه 135)

برگرفته از كتاب خورشيد مغرب
نوشته محمد رضا حكيمي با اندكي تغيير و تصرف