مسأله‏ي مهدويّت به خاطر ابعاد متعدد آن از منظرهاي مختلف و زواياي گوناگون قابل بررسي‏است. مي‏توان آن را از جنبه‏هاي اعتقادي،(1) تاريخي،(2) فلسفه‏ي تاريخ،(3) روان‏شناختي، تربيتي، اجتماعي و... مورد كنكاش و بررسي قرار داد. نوع رويكرد به مسأله و تعيين حوزه‏ي بحث و زاويه‏ي ديد براي اتخاذ روش مناسب با آن حوزه و به دست آوردن نتايج صحيح و پرهيز از اشتباه ضرورتي تام دارد.

 آن‏چه در اين‏جا ارايه مي‏شود، نگاه به مهدويت از منظر اعتقادي است. اين نگاه، حوزه‏اي وسيع و پردامنه را در برمي‏گيرد و نسبت به ديگر رويكردها به خاطر مبنا و ريشه‏اي بودن آن از نقشي مهم‏تر و اهميتي دو چندان برخوردار است.

 

 مباني اعتقادي‏

 همان‏طور كه اشاره شد حوزه‏ي مباحث اعتقادي مهدويت، حوزه‏اي وسيع و گسترده است. آن‏چه ما از آن گفت‏وگو مي‏كنيم نه تمامي اين مباحث كه مباني و ريشه‏هاي اساسي بحث مهدويت است.

 مهدويت و اعتقاد به امام زنده‏ي غايب برخاسته از ريشه‏ها و پايه‏هاي مستحكمي است كه ما از آن، به مباني اعتقادي ياد مي‏كنيم. بدون اين پايه‏ها و ريشه‏هاي عميق برخاسته از براهين عقلي و نقلي، هيچ رويشي شكل نمي‏گيرد و دوامي نمي‏آورد. برخي از مباحث قابل طرح در مباني مهدويت عبارتند از:

 1 - امامت (اهميت، ضرورت، ويژگي‏ها، راه انتخاب و...)

 2 - مهدويت از منظر آيات و روايات (شيعه و سني)

 3 - نظري اساسي به مجموعه‏ي احاديث مهدويت‏

 4 - دلايل تولد امام مهدي(عج)

 5 - فلسفه‏ي غيبت‏

 6 - نقش امام در عصر غيبت (فوايد امام غايب)

 7 - وضعيت شيعه در عصر غيبت (ولايت فقيه)

 8 - قيام و انقلاب، پيش از قيام حضرت‏

 9 - وظايف شيعه در عصر غيبت‏

 10 - طول عمر حضرت‏

 11 - انتظار

 12 - ديدار با حضرت‏

 13 - جايگاه حضرت (بررسي افسانه‏ي جزيره‏ي خضرا)

 14 - ويژگي‏هاي ياران حضرت‏

 15 - علايم و شرايط ظهور

 16 - حكومت جهاني (امكان، شكل و...)

 17 - سيره‏ي حضرت (در عصر غيبت و ظهور)

 18 - دين در عصر ظهور و....

 از اين مجموعه بدون ترديد مهم‏ترين و ريشه‏اي‏ترين مسأله همان مباحث امامت و ضرورت آن است. مناسب است قبل از پرداختن به ضرورت امامت اشاره‏اي به اهميت و جايگاه و بستر اين بحث داشته باشيم. مقصود از جايگاه، روشن كردن اين نكته است كه بحث امامت، به چه زمينه‏هايي احتياج دارد و در چه فضايي مطرح مي‏شود و اساساً در بستر و سير مباحث اعتقادي در چه جايگاه و رتبه‏اي قرار مي‏گيرد.

 

 1 - اهميت امامت‏

 شيعه با اعتقاد به امامت گره خورده است و با اين طرح، راه خويش را در تاريخ آغاز كرده و در اين راه رنج‏ها برده است، تا آن‏جا كه به اعتراف برخي محققان(4) آن‏قدر كه در اين راه شمشير كشيده شد و جان‏فشاني شد، در هيچ برهه‏اي از زمان و در مورد هيچ يك از ديگر آموزه‏هاي دين، شمشير زده نشده و جان‏فشاني نشده است.

 اين جان‏فشاني و اهتمام، از آن‏جا برخاسته كه به گفته‏ي قرآن، امام مكّمل دين و متمّم همه‏ي نعمت‏هايي است كه خداوند در هستي قرار داده است.(5) رسول‏صلي الله عليه وآله آن‏قدر كه به اين امر سفارش مي‏كرد به هيچ‏يك از امور ديگر سفارش نمي‏كرد(6) و آن‏قدر كه براي اين مهم از اولين روزهاي دعوت علني تا آخرين لحظات عمرش در بستر بيماري، گام برمي‏داشت و اقدام مي‏كرد، براي هيچ كار ديگري اقدام نمي‏كرد و زمينه‏سازي نمي‏نمود.(7)

 امروز و در اين نسل، ما امامت را پذيرفته‏ايم، ولي هنوز براي بسياري از ما، طرح امامت و در نتيجه، بحث امام زمان (عج) گنگ و مبهم مي‏باشد و به صورت ميراثي از آن پاسداري مي‏شود. ميراثي كه هنوز عمق و ضرورتش را نچشيده‏ايم.

 طرح‏هايي كه امامت را براي چند نسل بر اساس نص و سنت مي‏گيرند و سپس شورايي حسابش مي‏كنند. و طرح‏هايي كه امامت را در حد رهبري تفسير مي‏كنند و شرايطش را حذف مي‏كنند، خواه از نسل علي‏عليه السلام يا ديگري و طرح‏هايي كه امامت را موروثي و سلطنتي و نور چشم بازي خيال مي‏كنند. و طرح‏هايي كه امامت را غيرقابل تحليل مي‏شناسند و بر اساس تعبد با تمام ابهامش باورش مي‏كنند. تمام اين طرح‏ها، امامت را نفهميده‏اند و جايگاه و بنيادهايش را نشناخته‏اند و در تاريكي تير انداخته‏اند.

 شايد اين همه تفسير و تأويل از آن‏جا مايه مي‏گيرد كه ما حكومت‏ها را در همين اشكال موجود دنبال مي‏كنيم و در ميان همين سيستم‏ها نقد مي‏زنيم و از آن‏جا كه هيچ‏كدام از اين‏ها با امامت نمي‏خواند يا از كنار آن مي‏گذريم يا آن را تخفيف مي‏دهيم تا مورد قبول روشنفكران قرار گيرد.

 شايد اين گمان‏ها از اين‏جا برخاسته‏اند كه ما امامت را مبهم طرح كرده‏ايم و آثار و مرزها و اثراتش را نشان نداده‏ايم و اين طرح حكومتي را جدي نگرفته‏ايم.

 اگر ما جايگاه امامت را بشناسيم و ضرورتش را لمس كنيم، بر اساس همان ضرورت، وجود امام زمان (عج) را احساس مي‏كنيم و از زير بار اشكال‏هاي بني‏اسراييلي، آزاد مي‏شويم و بر اساس همان ضرورت و احساس به عشقي از امام مي‏رسيم. آن هم نه عشقي ساده و سطحي، كه عشق شكل گرفته و جهت يافته و تبديل شده به حركت و به سازندگي مهره‏هايي كه اين حكومت سنگين و بلند به آن احتياج دارد.


فایل کامل راازاینجا دانلود نمایید.