دنیای بی خورشید

آیا هیچگاه به خورشید فکر کرده اید؟ ستاره ای که منبع نور و انرژی و گرما را به جهان پیرامون خود می پراکند و در حقیقت منشأ حیاتست.
نور و گرمای خورشید چگونه به ما می رسد؟ مگر نه این است که نخست فضای پیرامون خود یعنی نزدیکترین نقطه به جسم خورشید را روشن و گرم کرد و سپس به تدریج فضاهای دورتر را، آنگاه زمانی می گذرد و شعاع های خورشید از جو زمین عبور کرده و اشعه های مضر آن توسط جو جذب شده و پس از تصفیه، نور و گرمای مفید آن به سطح زمین رسیده و موجودات زمین از آن بهره مند می گردند.
این انرژی و حرارتی که در نقطه آغاز خود یعنی کانون خورشید غلیظ و سوزاننده بود اگر با موجودی تماس پیدا می کرد آن را می سوزاند و ذوب می کرد، حالا یعنی زمانی که به سطح زمین رسیده ملایم و رقیق گشته و نه تنها اجسام را نمی سوزاند و به آنها آسیبی نمی رساند بلکه مفید و حیات بخش بوده و حتی وجود آن به حدی لازم و ضروریست که بدون آن حیات نیز از بین می رود.
نور فیض الهی نیز چنین است. وجود، حیات، علم، قدرت و ... که از ناحیه خداوند صادر گشته و به سوی مخلوقات روانه می گردد نیز باید ابتدا به موجود کامل و جامعی چون امام(ع) رسیده و سپس از طریق آن بزرگوار و به طفیل او به بقیه موجودات برسد. در واقع بدون وجود او فیض هستی و حیات مادی و معنوی معنا پیدا نمی کند و این مفهوم همان روایتی است که فرموده اند:
اگر حجتی نباشد زمین اهل خود را در خود فرو خواهد کشید. امام صادق(ع)
و یا در ادعیه می خوانیم:
به میمنت وجود اوست که خلایق روزی می خورند و بواسطه وجود اوست که زمین و آسمان استوار و پا برجا می مانند.
نه تنها وجود مبارک امام عصر(عج) و پدران بزرگوارش سبب ایجاد خلقت هستند بلکه هم اکنون نیز موجب بقاء و ادامه حیات مادی و معنوی می باشند. همچنان رزق و روزی و فیوضات الهی بوسیله ایشان دریافت شده و به ترتیب به موجودات پایین تر از جمله انسان ها می رسد، و ما در حالی دریافت کننده این کمالات و برکات هستیم که چه بسا خود به این روند نزولی توجهی نشان نداده و آگاه نیستیم در واقع فهمیدن یا نفهمیدن ما تأثیری در این سیر و دخالتی در آن نخواهد داشت.
حال که چنین است یعنی هستی و دوام ما، آسایش و امنیت ما، رزق و روزی ما و حتی نعمت های دیگری که چه بسا ما از وجودشان بی خبریم ، در عین حال از آن ها بهره برده و می بریم همه از طریق این وجود مبارک بما می رسد، آیا شرط ادب و قدرشناسی حکم نمی کند که حتی اگر آن بزرگوار توقعی از ما نداشته باشد ما خود قدردان نعمت وجود ایشان بوده و سپاسگزار و خاشع درگاه الهی باشیم و عملا در مسیر رضا و خشنودی او حرکت نموده و اعضا و جوارح خود را صرف خدمت به آن بزرگوار کرده و با زبان نیز در مقام دعا و استغاثه، سلامتی و خوشنودی آن حضرت را از خداوند بخواهیم و دوام این نعمت لایزال را طلب نمائیم؟
+ نوشته شده در جمعه بیست و دوم آبان ۱۳۸۸ ساعت 15:16 توسط علی
|